پاییز
که می گوید که باغ بی برگ که زیبا نیست…
که می گوید که باغ بی برگ که زیبا نیست…
دوباره اربعین حسین است ؛ دوباره زینب است و …
اربعین حسینی، جویبار همیشه جاری عاشورا، روز شهادت حماسه سازان و اربعین، روز زیارت مرقد عاشورا سازان است. عاشورا، خروش خون حسین(ع) است و اربعین، پژواک این فریاد ظلم شکن است.
عاشورا و اربعین، نقطه ابتدا و انتهای عشق نیست؛ بلکه چله عارفانه تشیع سرخ علوی است.
عاشورا تا اربعین، نقطه اوج عشق حسینی است و در این چهل روز، حسین(ع) تنها سخن محافل است تا در طول عمر انسان، بهانه بیداری و ظلمستیزی باشد.
عاشورا، زمانه خون و ایثار است و اربعین، بهانه تبلیغ و پیمان. در عاشورا، حسین(ع) با تاریخْ سخن گفت و در اربعین، تاریخ پای درس حسین(ع) نشست.
عاشورا روز کشت “خون خدا” در کویر جامعه ظلمزده است و اربعین، آغاز برداشت نخستین ثمره آن.
آری، اربعینْ فرصتی برای اعلام همبستگی با عاشوراست. هر اربعین حسینی، قاصد حماسه ای ماندگار، پیامدار استعلای ایمان، نشانهای از شکوه عشق، و برگ همیشه
سبزی بر درخت هماره سرخ شهادت است.
اربعین یک واژه نیست؛ کتابی قطور و پرماجراست. کتابی که گذر زمان و حادثههای زمین، هرگز نمیتواند نوشتههای آن را محو کند و البته کهنگی در آن راه ندارد.
اربعین، هنرنامه مصوّر آرمان گرایی و حق یاوری است. اربعین، نشانهای بر اعتلای دین و بالندگی زمزمههای دعا و تلاوت قرآن در شب عاشورای حسینی است.ر
اربعین، صدای عدالت و صداقت، و شاخههای درخت آزادگی است که از خاک کربلا روییده و تا ژرفای روزها و روزگاران ریشه دوانیده است.
اربعین، جویبار همیشه جاری و سرخ تاریخ، و جوشش چشمههای خون خداوند از چهار سوی عالَم است.
امام حسين عليه السلام و حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه
مقدمه
از نواى غريبانه استغاثه امام حسين عليه السلام، سالها و قرنها مىگذرد، اما انعكاس آن را مىتوان در لحظه لحظه تاريخ به گوش جان شنيد، اين فرياد نه تنها رو به خاموشى و افول نگذاشته، بلكه هر روز رساتر و پرصلابتتر، خروش وجوشش آزادگان عالم را افزوده است.
گويا امام حسين عليه السلام سالها و قرنها چشم به راه دوخته و به انتظار نشسته است; تا امام عصر (عج)، ندايش را پاسخ گويد; پرچم بر زمين ماندهاش را به دوش گيرد; داغهاى كهنهاش را التيام بخشد و آرمانهاى بلندش را لباس تحقق بپوشاند. روز ظهور، هنگام پاسخ به استغاثه مظلومانه امام حسين عليه السلام است و حضرت مهدى عليه السلام پاسخ دهنده آن. در اين گستره بىانتها و افقهاى دور آن، كسى به خروش و التهاب فرزندش كه براى رسيدن آن روز، گذر آرام آرام و جانكاه لحظهها را به تماشا مىنشيند و روزها و سالها را با چشمان منتظرش بدرقه مىكند وجود ندارد.
به راستى چه رمزى مهر سكوت بر لبان بسته و چه سرى در اين ميان رخ پنهان كرده است؟ چرا ياد امام حسين عليه السلام هميشه و همه جا، همراه و هم پاى ياد حضرت مهدى عليه السلام است؟ چرا هر جا سخن از حسين عليه السلام است، نام حضرت مهدى عليه السلام نيز رخ مىگشايد؟ چرا عاشورا روز «ظهور» است و ياد حسين عليه السلام آغازين كلام مهدى عليه السلام…؟
مقدمه
اگر چه تأثيرگذاري عاشورا بر انقلاب اسلامي و تداوم آن، از نظر نگارنده مسلّم و بديهي
است، به همين دليل، آن را به عنوان مفروض برگزيده است، اما به جهت آن كه بر خوانندگان
نيز اين قطع و يقين حاصل شود، دو دليل در اثبات آن اقامه ميكنيم:
دليل اوّل: امام خميني(ره) به شكلهاي مختلف بر چنين تأثيري اشاره كردهاند.
بهعنوانمثال:
«حجت ما براي اين مبارزهاي كه بين مسلمين و…اين دستگاه فاسد است، حجت ما در جواز و
لزوم اين عمل…عمل سيدالشهدا (ع) است…حجتمان براين است كه اگر چنانچه اين مبارزه
را ادامه بدهيم و صدهزار از ما كشته بشود براي رفع ظلم…براي اينكه دست آنها را از اين
مملكت اسلامي كوتاه كنيم، ارزش دارد. حجتمان هم كار حضرت امير(ع)، و سيدالشهداست.»[1]
گمان نكنيد كه اگر اين مجالس عزا نبود و اگر اين دستجات سينهزني و نوحهسرايي نبود، خرداد پيش ميآمد[2]… تمام اين وحدت كلمهاي كه مبدأ پيروزي ما شد، براي خاطر اين مجالس عزا و اين مجالس سوگواري و اين مجالس تبليغ و ترويج اسلام شد… اگر قيام سيدالشهدا سلام الله عليه نبود، امروز هم ما نميتوانستيم پيروز شويم.[3]
… انقلاباسلامي ايران پرتوي از عاشورا و انقلاب عظيم الهي آن است.[4]
… كربلا را زنده نگه داريد و نام مبارك حضرت سيدالشهدا را زنده نگه داريد كه با زنده بودن او
اسلام زنده نگه داشته ميشود.[5]
دليل دوم: بيشتر منابعي كه زمينههاي زايش عاشورا و انقلاباسلامي را كاويدهاند، به مشتركات فراوان اين دو اشاره دارند، از جمله:
ویژگی های فردی اسوه زنان عالم ، زینب کبری (س)
نام پدر : حضرت امیرالمومنین علی بن ابیطالب (ع)
نام مادر : حضرت فاطمه زهرا (س)
ناریخ ولادت : روز پنجم جمادی الاولی سال پنجم یا ششم هجری قمری
محل تولد : مدینه
کنیه : ام الحسن و ام الکلثوم
القاب : صدیقه الصغری، عصمة الصغری، ولیه الله العظمی ، ناموس الکبری ، شریکةالحسین (ع) ، کامله ، فاضله و…
همسر : عبدالله فرزند جعفر بن ابیطالب
تعداد فرزندان : 3 پسر ( علی ، عون ، جعفر ) و1 دختر ( ام الکلثوم )
وفات : شب یکشنبه 15 رجب سال 63 هجری قمری
محل دفن : شام
فصاحت و بلاغت:
كلمات و فرمایشات گهربار آن حضرت در خطبه هایى كه از آن حضرت روایت شده، خود قوی ترین دلیل بر كمال فصاحت و بلاغت آن بانوى بزرگوار می باشد. همان بانویى كه امام سجاد (ع) در حق ایشان فرمودند:
«اى عمّه! شما الحمد للّه بانوى دانشمندى هستید كه تعلیم ندیده، و بانوى فهمیده اى هستى كه بشرى تو را تفهیم ننموده است».
مقدمه
چیستی عاشورا
مقدمه
روزها همچنان از پی هم میگذرند و دوباره محرم با آن حال و هوای سحرانگیزش از راه میرسد. دوباره عطر خوش حسینی به مشام میرسد و نوای «یاحسین» گوش جان را نوازش میدهد. زمزمهای كه همواره ورد زبان ملت ایران بوده و با نشأت گرفتن از زمزمهها و نام حسین(ع) بود كه توانستند چنان حوادثی را بیافرینند به طوری كه با گذشت زمان هنوز فعل حسینیشان در اذهان حك شده باقی مانده است.
امام حسین ( ع ) به همراه 72 تن از یاران صدیقش حماسهای خلق كرد كه حتی با یادآوری آن میتوان به عظمت این نهضت حسینی پی برد و برای حركتها و مبارزات ظلمستیزانه بعدی، در طول تاریخ پس از امام(ع) و یارانش الگویی گشت. در باره رویداد عاشورا بسیار گفته و نوشتهاند. باز هم جاى گفتن و نوشتن باقى است، چرا كه این رویداد از چنان ابعاد بزرگ و گستردهاى برخوردار است كه هر چه بیشتر به تحلیل و بررسى آن پرداخته شود زوایاى نوتر و تازهترى از آن آشكار خواهد شد. عاشورا نه یك حادثه كه یك فرهنگ است، فرهنگى برخاسته از متن اسلام ناب كه نقش حیاتى را در استحكام ریشه ها، رویش شاخه ها و رشد بار و برهاى آن ایفا كرده است. عاشورا هیچ گاه در محدوده زمان و جغرافیاى خاصى محصور نمانده است، بلكه همواره الهام بخش تشیع در راستاى حركت ها، جنبش ها و قیام هاى راستین شیعه ـ پل بسیارى از نهضتهاى دیگر ـ در برابر كانون هاى ظلم و كفر و نفاق بوده است. قیام عاشورا از سال 61 هجرى تا امروز همچون چشمهاى جوشان و خروشان از آب زلال و گواراى خود تشنگان معرفت و حقیقت را سیراب كرده، و الهامبخش بسیارى از نهضتهاى حقّ علیه باطل بوده است.